باید
نامت را از ذهن تمام قلم هایم پاک کنم
لبخندت را
از حافظه ی آینه ام
صدایت را
از دالان های گوشم
نگاهت را
از عمق چشمانم
کودکی شده ام
که الفبا را نمی فهمید
و هر بارمغلوبِ
دیکته ی شبش میشد
....
1392
نوشته شده در یکشنبه 92/10/1ساعت
11:7 صبح توسط پروانگی
نظرات ( ) |